Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-04-30@03:20:43 GMT

روایت آیت الله خامنه‌ای از روزی که امام را دید

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۱۹۱۷

روایت آیت الله خامنه‌ای از روزی که امام را دید

به گزارش خبرنگار جماران، دوازدهم بهمن ماه در تاریخ انقلاب اسلامی روز بسیار مهمی است، روزی که امام خمینی(س) بعد از سال ها دوری قصد بازگشت به وطن را داشت. تهدیدها هم افاقه نکرد و ایشان عزمش را جزم کرد که برگردد. فرودگاه ها را بستند باز هم فایده نکرد. این روز در خاطره ها ثبت شده است و آنان که در تدارک ورود امام بودند و از نزدیک همه اتفاق ها را رصد می کردند خاطرات ناب تری دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از جمله آنها آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی است. ایشان در خاطره ای جالب درباره روزهای نخستین پیروزی انقلاب که فایل صوتی اش پس از سی و سه سال منتشر شد چنین گفته است:

 

 امام که آمده بودند ایران - سال ۵۷ - خب ما اوّل یک نظر امام را دیدیم، سالی که ایشان، روزی که ایشان وارد شدند آن‌جا زیارت کردیم امام را بعد هم شب که آمدند مدرسه‌ی رفاه یک نظر دیدیم، نزدیک هم نرفتم که مبادا مزاحمشان بشویم که همه‌ی دورشان را گرفته بودند، می‌ بوسیدند، من گفتم، من یک نفر حداقل اذیت نکنم امام را، نرفتم، گفتم بعد می‌ رویم خدمت امام. فردا شبش بود ظاهراً، یا یکی دو شب بود که آن مدرسه‌ی علوی بودند، فرستادند ما را خواستند، بنده و بقیه‌ی برادرانی که عضو شورای انقلاب بودیم ماها را خواستند. من وارد اتاق شدم، سر شب بود دیدم امام نشستند پشت قرآن دارند قرآن می‌ خوانند. حالا کِی است؟ دو سه روز بعد از ورود امام، آن روزهایی که شماها لابد یادتان هست در خیابان ایران و آن محوطه‌ی اطراف چه خبر بود از جمعیت و ولوله‌ی جمعیت. امام مراجعات به او شده، آمده‌ اند، رفته‌ اند. حالا غیر از این‌که مردم آمده‌ اند مراجعه کردند، افراد خصوصی، سیاستمداران، روحانیون، - نمی‌ دانم - دوستان قدیمی، افراد متفرقه آمدند خدمت امام، یکی پیشنهاد کرده، یکی پرسیده، یکی چیزی گفته، مرتب مشغول بود امام. سرشب ایشان در این همه غوغا که حالا بعدش هم باز یک عدّه‌ای بخواهند ملاقات کنند، یک عدّه‌ ای کار دارند، تا آخر شب باز امام کار داشت، در همه‌ی این غوغاها بعد از نماز مغرب و عشا ایشان نشسته بودند در یک اتاق تنها انگار که در این دنیا هیچ خبری نیست قرآن را باز کرده بودند، مشغول قرآن خواندن بودند. یعنی امام یک روز هم قرآن خواندن یادشان نمی‌ رفت؛ مرتب قرآن می‌ خواند. ببینید این دل با قرآن آشناست که این‌جوری است.

 

یکی از خاطرات خیلی جالب من، آن شب اوّلی است که امام وارد تهران شدند؛ یعنی روز دوازدهم بهمن - شب سیزدهم - شاید اطّلاع داشته باشید و لابد شنیده‌ اید که امام، وقتی آمدند، به بهشت زهرا رفتند و سخنرانی کردند، بعد با هلی‌کوپتر بلند شدند و رفتند.

تا چند ساعت کسی خبر نداشت که امام کجا هستند! علّت هم این بود که هلی‌کوپتر، امام را در جایی که خلوت باشد برده بود؛ چون اگر می‌ خواست جایی بنشیند که جمعیت باشد، مردم می‌ ریختند و اصلاً اجازه نمی‌ دادند که امام، یک جا بروند و استراحت کنند. می‌ خواستند دور امام را بگیرند.

من در مدرسه رفاه بودم که مرکز عملیاتِ مربوط به استقبال از امام بود - همین دبستان دخترانه رفاه که در خیابان ایران است که شاید شما آشنا باشید و بدانید - آن‌جا در یک قسمت، کارهایی را که من عهده‌دار بودم، انجام می‌ گرفت؛ دو، سه تا اتاق بود. ما یک روزنامه روزانه منتشر می‌ کردیم. در همان روزهای انتظار امام، سه، چهار شماره روزنامه منتشر کردیم. عدّه‌ ای آن‌جا بودیم که کارهای مربوط به خودمان را انجام می‌ دادیم.

آخر شب - حدود ساعت نه‌ونیم، یا ده بود - همه خسته و کوفته، روز سختی را گذرانده بودند و متفّرق شدند. من در اتاقی که کار می‌ کردم، نشسته بودم و مشغول کاری بودم؛ ناگهان دیدم مثل این که صدایی از داخل حیاط می‌ آید - جلوِ ساختمان مدرسه رفاه، یک حیاط کوچک دارد که محلِّ رفت و آمد نیست؛ البته آن هم به کوچه در دارد، لیکن محلِّ رفت و آمد نیست - دیدم از آن حیاط، صدای گفتگویی می‌ آید؛ مثل این‌که کسی آمد، کسی رفت. پا شدم ببینم چه خبر است. یک وقت دیدم امام از کوچه، تک و تنها به طرف ساختمان می‌ آیند! برای من خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود که بعد از سال ها ایشان را می‌ بینم - پانزده سال بود، از وقتی که ایشان را تبعید کرده بودند، ما دیگر ایشان را ندیده بودیم - فوراً در ساختمان، ولوله افتاد؛ از اتاق های متعدّد - شاید حدود بیست، سی نفر آدم، آن‌جا بودند - همه جمع شدند. ایشان وارد ساختمان شدند. افراد دور ایشان ریختند و دست ایشان را بوسیدند. بعضی ها گفتند که امام را اذیّت نکنید، ایشان خسته‌ اند.

برای ایشان در طبقه بالا اتاقی معیّن شده بود - که به نظرم تا همین سال ها هم مدرسه رفاه، هنوز آن اتاق را نگه داشته‌ اند و ایام دوازده بهمن، گرامی می‌دارند - به نحوی طرف پله‌ها رفتند تا به اتاق بالا بروند. نزدیک پاگرد پله که رسیدند، برگشتند طرف ما که پای پله‌ها ایستاده بودیم و مشتاقانه به ایشان نگاه می‌ کردیم. روی پله‌ ها نشستند؛ معلوم شد که خود ایشان هم دلشان نمی‌ آید که این بیست، سی نفر آدم را رها کنند و بروند استراحت کنند! روی پله‌ ها به قدر شاید پنج دقیقه نشستند و صحبت کردند. حالا دقیقاً یادم نیست چه گفتند. به‌ هر حال، «خسته نباشید» گفتند و امید به آینده دادند؛ بعد هم به اتاق خودشان رفتند و استراحت کردند.

البته فردای آن روز که روز سیزدهم باشد، امام از مدرسه رفاه به مدرسه علویِ شماره دو منتقل شدند که برِ خیابان ایران است - نه مدرسه علوی شماره یک که همسایه رفاه است - و دیگر رفت و آمدها و کارها، همه آن‌جا بود. این خاطره به یادم مانده است.

 

(منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR ؛ این مطلب در پنجمین قسمت از مجموعه چندرسانه‌ای عبدصالح، خاطره‌ای از اولین روزهای بازگشت حضرت امام خمینی رحمه‌الله در سال ۱۳۵۷ به کشور و ماجرایی درباره‌ی انس ایشان با کلام‌الله مجید را منتشر کرد. عنوان این قسمت «انقلاب قرآن» است) 

 

 

 

منبع: جماران

کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی آیت الله خامنه ای امام خمینی بازگشت امام به ایران انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی مدرسه رفاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۱۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مدرسه ملی روایت در سمنان افتتاح شد

مدرسه ملی روایت سمنان با حضور محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی و دیگر مسوولان ملی و استانی افتتاح و حکم ریاست این مدرسه به حسینعلی جعفری از نویسندگان برجسته این استان تحویل شد.

روایت موثر در جهت‌گیری افکار و جریان‌سازی

مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: روایت چیزی است که با آن می‌فهمیم چطور و چگونه عمل کنیم، درک ما را از زندگی بهبود می‌بخشد و در جهت‌گیری افکار موثر است.

بهزاد دانشگر با اشاره به تحقق وعده صادق، افزود: در آستانه تحقق این دستاورد ۲ روایت شکل گرفت یک روایت باید پاسخ داده شود و روایت دیگر در برابر ظلم باید ایستاد.

وی با بیان اینکه روایت اهمیت زیادی دارد، تصریح کرد: روایت می‌تواند عامل پویایی، ایستادگی و مقاومت باشد.

مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری انقلاب اسلامی در توصیف ارزشمندی و جایگاه روایت اظهار کرد: از عواملی که فلسطین همچنان ایستادگی و مقاومت می‌کند دلگرمی آنان به روایت پایداری است.

ادبیات پایداری سرمایه یک ملت است

پیشکسوت حوزه ادبیات پایداری گفت: روایت یا داستان معماری دارد که در ذهن می‌ماند، این ماندگاری زمینه‌ساز اشاعه آن روایت یا داستان است.

مرتضی سرهنگی در این آیین افزود: ادبیات پایداری از دارایی ملی هر کشوری محسوب می‌شود و باید این ادبیات حفظ و به نسل آینده منتقل شود، زیرا گردآوری و حفظ روایت‌ها با هدف اطلاع‌رسانی به نسل آینده جامعه تلاش برای حفظ نظام جمهوری اسلامی است.

وی با بیان اینکه روایت رشادت‌ها و جانفشانی‌ها برای حفظ کشور در حدانتظار نیست، اضافه کرد: وقتی که جامعه بداند کشور با چه سختی و قیمتی حفظ شد، بدون شک آحاد جامعه به ویژه نسل جوان در حفظ آن بیش از پیش تلاش می‌کنند و قدر می‌دانند.

پیشکسوت حوزه ادبیات پایداری گفت: مدرسه ملی روایت بستری برای بیان روایت‌ها و جانفشانی‌هاست، شاید بتوان با کتاب‌ها قیمت تمام شده جنگ را در آورد، این قیمت هنوز درنیامده است.

رمز ماندگاری روایت انقلاب اسلامی استفاده از زبان هنر است

معاون راهبری استان‌های حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: اگر در جنگ روایت‌ها، روایت درست ارائه نشود، روایت‌ها تحریف خواهد شد.

سعید لشکری در این آیین افزود: روایت انقلاب اسلامی با زبان هنر رمز ماندگاری آن است و مدرسه ملی روایت این راهبرد را دنبال می‌کند.

وی ادامه داد: مدرسه ملی روایت خلاصه در انقلاب و دفاع مقدس نیست و رویکرد بوم‌گرایانه نیز در این مدرسه مورد توجه است و سمنان میراث‌دار بزرگانی، چون شیخ علاءالدوله سمنانی، بایزید بسطامی، شیخ ابوالحسن خرقانی است و با تکیه بر میراث‌داری و ظرفیت‌ها و توانمندی‌های نیروی انسانی، این دیار برای راه‌اندازی مدرسه ملی روایت انتخاب شد.

معاون راهبری استان‌های حوزه هنری انقلاب اسلامی گفت: پیش‌بینی می‌شود طی پنج ساله آینده کتاب‌های زیادی در روایت بزرگان و شهدای استان سمنان نوشته شود.

حفظ هویت و اصالت ملی در سایه روایت درست

سرپرست معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار سمنان گفت: مدرسه ملی روایت یک ظرفیت ذهنی ارزشمند برای معرفی اصالت و پیشینه این دیار است.

فرج‌الله شوشتری در این آیین افزود: جنگ امروز، جنگ روایت‌هاست و افتتاح مدرسه ملی روایت اقدامی ارزشمند برای ارایه درست روایت‌ها و معرفی هویت و خنثی‌سازی دسیسه دشمنان است.

رییس حوزه هنری سمنان گفت: سمنان استانی روایت نشده در هنر انقلاب است و با وجود ظرفیت‌هایی که دارد در کشور ناشناخته است.

محمداصغرزاده در این آیین افزود: راه‌اندازی مدرسه ملی روایت در خانه تاریخی خطیبی سمنان اقدامی ارزشمند در معرفی ظرفیت‌های این استان است.

وی ادامه داد: خانه تاریخی خطیبی در تملک شهرداری سمنان است که با مرمت مشارکتی این بنا برای چندین سال در اختیار حوزه هنری قرار گرفته و مکان مدرسه ملی روایت است.

باشگاه خبرنگاران جوان سمنان سمنان

دیگر خبرها

  • اردوگاه دانش آموزی با منظر گردشگری مقاومت در بوشهر احداث شود
  • مدرسه ملی روایت در سمنان افتتاح شد
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند
  • تصاویری از رهبر انقلاب در خلیج فارس
  • همایش بین المللی اندیشه‌های قرآنی حضرت آیت الله خامنه‌ای در قم برگزار می شود
  • ماجرای حضور آیت‌الله خامنه‌ای در خانه شهید شیرودی
  • برگزاری همایش بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی امام خامنه‌ای
  • همایش بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی امام خامنه‌ای درقم برگزارمی شود
  • ۳۴۰ هزار دانش‌آموز در آزمون مدارس سمپادونمونه دولتی رقابت می‌کنند
  • تصاویری از نشست خبری همایش بین المللی اندیشه های قرآنی آیت الله العظمی خامنه ای